**اولین یلدای ریحانه جون**
ریحانه من امسال اولین شب یلدات بود عزیزم
خیلی دوست داشتم یه سفره قشنگ بندازم و کلی تزیینش کنم ولی چون ماه صفر بود به احترام اربعین حسینی سفره ننداختم
اما با بابایی رفتیم خونه آقا جون ، بابایی و دایی رضا بیرون آتیش روشن کردن و سیب زمینی و قارچ تو آتیشی درست کردن وای که چقدر خوشمزه بود تو هم خیلی دوست داشتی
بعدش هم اومدیم تو خونه و کلی هندونه خوردیم و ساعت 12 بود که اومدیم خونه و شما اینقدر خسته بودی که زودی خواب رفتی
در کل شب خوبی بود و خوش گذشت
اینم ریحانه خانم گل با لباس هندونه ایش تو شب یلدا ::
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی